top of page
Didare To

Updated: Jun 26, 2023



پیراهن خیس‌‌ام

بی‌آن‌که چیزی از عشق بداند

با غنچه‌ی پستان‌هایم می‌رقصد

تنها می‌داند که

تو می‌آئی

چگونه خواستن‌ام را نشان دهد

به‌تو

زییا، لب‌ریز از تمناها


درز شکافم دریا را خیس می‌کند

هنگامی که با سرانگشتان تو

ورق می‌خورد

وقتی ضربان قلب تو

در جریان رگ‌های من می‌تپد

می‌خواهم

پیش از آن‌که ترا

به رویاهایت بسپارم

شب تازه‌ای به دنیای تو بیآورم

فراسوی زمان،

که لحظه‌های من‌و‌تو را بیآفریند


در آن‌پیوند

هر پنجره‌، مهتابی دارد

هر باران رنگین‌کمانی

با

پروانه‌هایش،

که تو روی پرهای‌شان

پرواز کنی

و

شکوه درونم را

در صداهای اشتیآق زنانه‌گی‌ام

بشنوی


زیبائیِ لهجه را

در لب‌گزیدن‌های کلمات نامفهوم من

احساس کنی


از واژه‌های بریده ، بریده‌ی من

شعر بسازی


تا به‌بینی که طعم قلمت چه‌کرده

با بهار غنچه‌های تنم


رهگذر

Recent Posts

See All

مخمل

حریر

شبنم

Comentarios


bottom of page