نفسهایت
آویزهی گوشم،
گرمای خیس لبانت
سنجاق بیقراریِ نوک پستانهای لُختم
صدای تازه دارند
باغ لیموی آغوشم
گُودیِ نافم
امشب
عطر دیگر دارد
با تازهگیِ دیگری به سراغت خواهم آمد
باران دیگری را همراه خواهی شد
زیرپوش آبیام آئینهوار
هلال ماه دارد
بلندای پلنگ وحشیِ من کجاست؟
که
عشق-بازی کند
عشق را بازی کند
عشقبازی کند
باز هم بکند
بکند
بازهم
ترانهی خیسِ لابهلای لبان جویبارم
پُر از خواهش بوسههای دیگر است
غنچهام
شکوفائیِ دیگری
با تشنهگیِ ساقه
تمنّا میکند
متفاوت از یادگارهای پیشین
التهاب پوشیده از شبنم
لای رانهایم،
به
نوازش
به
گسترش مهر سرانگشتانت
بهانهی دیگر دارد
موجخیز تو
چگونه
آتش این دریا را خیس خواهد کرد؟
دانههای باران در آغوش صدف
چگونه
دُردانه میشوند؟
من میدانم
من میکنم
تو
پشتم را بگیر،
بهپیچ از پشت بمن
محکم
همه چیز
در بهارنارنج نافم
در لیموهائیست
که پیشوازت میآیند
رهگذر
Comments