قرآن سوزی در سوئد،
مرز بین توهین به مقدسات و آزادی بیان کجاست؟
کشور سوئد دوباره با واقعه قرآنسوزی در صدر اخبار کشورهای مسلمان قرار گرفته
و اینبار یک جوان عراقی مقابل مسجد استکهلم دست به این اقدام افراطی زده است
قبل از این هم چند بار یک افراطی دانمارکی-سوئدی در شهرهای مختلف سوئد
اقدام به سوزاندن قرآن کرده بود که دردسر زیادی برای مردم و دولت سوئد ایجاد کرد
در طرف مقابل، در کشورهای اسلامی به این عمل اعتراض می شود، پرچم سوئد به آتش کشیده می شود
و سفارت سوئد بعضا مورد حمله قرار می گیرد
مثل تمام مورد مشابه، در کنار اعتراضات منطقی
عدهای نیز در این گیرودار سعی می کنند که از آب گل آلود ماهی بگیرند؛
دیکتاتورهای اسلامی فعال شدهاند تا دقت عوام را از مشکلات داخلی به این مسائل منحرف کنند
و مرتجعان نیز فرصتی یافتند تا سوار بر احساسات مردم، عقدههای غربستیزی خود را بگشایند
در این مطلب سعی کردهام در بارهی آتش زدن قران توسط افراط گرایان در سوئد به برخی نکات اشاره کنم
تا تصویری روشن از وقایع اتفاقیه بدست آید و قضاوت در مورد آن راحتتر شود
بدون شک، قضاوت افراد مختلف، بنا به افکار و روحیات و تجربیات می تواند متفاوت باشد
ولی در هر حال قضاوت بر اساس دادهها و مدارک میتواند آن را برای آن شخص قابل دفاعتر کند
قبل از هرچیز، نظر خودم را میگویم که شخصا این عمل را تایید نمیکنم
این عمل غیراخلاقی است
و با هر توجیهی که انجام میشود، غیرعقلانی، بسیار مضر و سبب افراط گرایی است
اما چگونه است که چنین عملی در سوئد غیر قانونی نیست؟
مردم،
احزاب،
دادگاه،
و
پلیس
در این مورد چه نظری دارند؟
یک
سوئد کمی بیشتر از ده میلیون جمعیت دارد
و جمعیت مسلمان آن حدود هشت درصد تخمین زده میشود
که از حقوق مساوی با دیگران برخوردارند
قانون آزادی مذهب یکی از قوانین اساسی سوئد است
و دولت هر سال بودجهی قابل توجهی برای مساجد و انجمنهای اسلامی تخصیص میدهد
احزابی که بر رای دهندهگان مسلمان تمرکز دارند هم آزادانه فعالیت دارند
سوئد همواره یکی از مهمترین کشورهای پذیرندهی پناهندهگان از کشورهای مسلمان بوده است
تنها در مورد آخر، این کشور
دویست هزار نفر (دو درصد جمعیت سوئد) پناهنده سوری را
با تمام حقوق و امکانات پذیرفته است
دو
میتوان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم سوئد مخالف این عمل هستند
همانطوری که در فیلم ها دیده میشود،
کسانی که دست به این عمل میزنند یک یا دو نفر بیشتر نیستند
گذشته از اثرات بدی که این عمل به جامعه سوئد تحمیل میکند
تنها هزینه پلیس برای انجام وظیفه در این مورد چندین میلیون یورو بوده است
که از جیب مالیات دهندهگان سوئد خرج میشود
پلیس به شدت سعی دارد که از صدور مجوز امتناع کند
و هر بار هم با بهانههایی مکان و زمان تجمع را رد میکند
چندین بار نیز به دادگاه شکایت کرده که در نهایت حاصلی نداشته است
بعد از صدور مجوز نیز، دیگر پلیس ناگزیر باید به وظیفه خود عمل کرده
و امنیت تجمع کنندگان را برآورده کند که امری حساس و هزینه بر است
سه
اکثر احزاب سوئد و حزب حاکم نیز این عمل را غیر اخلاقی دانسته و محکوم کردهاند
اینگونه رفتارهای افراطی
باعث دو قطبی شدن جامعه و مانع ادغام مسلمانان در جامعه سوئد میشود
که دولت با هزینههای هنگفت برای آن تلاش میکند
حتی دولت سوئد که عضویت در ناتو را در اولویت امنیتی خود قرار داده
و برای آن به تایید ترکیه نیاز دارد، شدیدا نیازمند آن است که جلوی این اقدامات گرفته شود
اما سیستم قضایی در سوئد مستقل است و زور دولت و پلیس به دادگاه نمیرسد
چهار
قانون در این مورد دارای دو جنبه مهم است که دادگاه آن را بررسی میکند؛
یکی حق آزادی بیان است
و
دیگری جرم نفرت پراکنی و اهانت علیه گروههای جمعیتی
شکایت پلیس بر اساس جنبه دوم است
که شخص قران سوز را متهم به اهانت علیه مسلمانان میکند
و متهم نیز از عمل خود بر اساس جنبهی اول دفاع می کند
که حق آزادی بیان افکار و انتقادات خود نسبت به باورها و مذاهب را دارد
استدلال دادگاه تابحال در مورد قران سوزیها این بوده که متهم اهانتی به مسلمانان نکرده است
فقط افکار خودش را در مورد کتاب قران بدان شکل نشان داده است.
اما مثلا اگر در حین قران سوزی سخنی اهانت آمیز علیه مسلمانان گفته شود
جرم برای دادگاه محرز می شود
قران سوزان هم در این مورد خیلی احتیاط می کنند که فقط در مورد کتاب و نوشتههایش حرف بزنند
بدون استفاده از کلمات و پلاکارد اهانت آمیز نسبت به مسلمانان
به عبارت دیگر
بنا به قانون،
انتقاد نسبت به هر دین، عقیده و یا فکر سیاسی به عنوان حق آزادی بیان مجاز است
ولی اهانت به مومنان آن دین و عقیده جرم محسوب می شود
کما اینکه
افراطیِ قران سوز (راسموس پالودان) سال ۲۰۱۹ به خاطر اظهار نظری
در مورد ضریب هوشیِ
افریقاییها به اتهام اهانت به گروههای جمعیتی به زندان محکوم شده بود
پنج
مجلس سوئد در سال ۱۹۷۰ از «توهین به مقدسات» جرم زدایی کرده است
و اولویت را به اصل آزادی بیان به شرط عدم توهین به گروه های جمعیتی داده است
در مورد مصداق ها، دادگاه با توجه به جزئیات رای صادر می کند
علت اصلی این تغییر در قانون
تحدید قدرت کلیسا و مراجع مذهبی
و جلوگیری از سوء استفاده از مقدسات برای تحمیل ارزشتهای مذهبی در جامعه بوده است.
در مقابل
هدف از قانون جدید، ایجاد فضای انتقاد از مذهب و در کل تربیت نسل پرسشگر
و کمک به تنوع فرهنگی و مذهبی در سوئد بوده است
در قانون سوئد، سوزاندن تورات، انجیل، توهین به عیسی مسیح و هر چیز مقدس دیگر جرم نیست
مقدسات مسیحیت
یکی از مهمترین موضوعات برای شوخی و دست اندازی در جراید این مملکت است
در سوئد حتی سوزاندن پرچم سوئد و انکار هلوکاست
مصداق حق انتقاد و آزادی بیان است و جرم نیست
البته
همانگونه که توضیح داده شد
در تمام این مسائل باید اصل عدم اهانت و نفرتپراکنی علیه گروه جمعیتی لحاظ شود
شش
مهمترین ویژهگی دمکراسی
نه درست بودن نتایج آن
بلکه بازگشت پذیری و وجود مکانیزم اصلاح در آن است
دمکراسیِ سوئد هم معمولا اینگونه است
به عبارت دیگر
هم قانونگذار میتواند اشتباه کند که در مکانیزم رقابت حزبی
و انتخاباتی (با نظر به حقوق اساسی بشر) امکان تصحیح می یابد
و نیز دادگاه امکان اشتباه دارد
که راههای اعتراض و تجدیدنظرخواهی نیز برای آن موجود است
کما اینکه، چند وقت یکبار لایحههای مختلف
در مورد مصادیق توهین و نفرت پراکنی به مجلس ارائه میشود
که این مصداق ها را جرم انگاری کند.
در سالهای اخیر لایحههایی برای جرمانگاری سوزاندن پرچم سوئد
و نیز انکار هولوکاست بارها مطرح شده
ولی تابحال نتوانسته بر اصل آزادی بیان فائق بیاید.
به طریق اولی، این امکان وجود دارد که مجلس با تصویب قانون جدید
قران سوزی را مصداق جرم تلقی و آن را مستثنی بکند
هفت
قبول یا عدم قبول این اصول در کل و یا حتی حکم دادگاه در مصداق خاصی میتواند
برای افراد متفاوت باشد
کما اینکه در کشورهای دمکراتیک اروپایی قوانین متفاوتی در این مورد وجود دارد
از آنطرف باید دقت کرد که اگر عملی در سوئد/غرب اتفاق می افتد
لزوما به معنای بی عیب و نقص بودن آن عمل نیست
همچنین اشتباه بودن عملی، لزوما به معنای دشمنی با اسلام و مسلمانان نیست
آنچه که اهمیت دارد این است که از موفقیتها و اشتباهات سوئد و در کل غرب باید آموخت
تائید ارزشهای تمدنی غرب که در دمکراسی مبتنی بر حقوق بشر خود را نشان می دهد
به معنای تایید تمام اعمال و سیاست های دولت های غربی و یا شهروندان آن نیست
در طرف مقابل هم نباید اجازه داد افکار عمومی در جهان سوم تحریف شود
باید مراقب بود که یک اقدام واقع شده در کشوری در غرب
دستمایه مرتجعان برای عمومیتدهی و نفرتپراکنی علیه ارزشهای دمکراتیک
برای تثبیت ارتجاع نشود
در این میان شاید بهترین راهحل برای مقابله با چنین اقدامات افراطی بی توجهی به آن باشد
زیرا این اقدامات، ابدا به قصد اصلاح نبوده بلکه تنها برای جلب توجه صورت میگیرد
هرچقدر توجهات بیشتر باشد مرتکبان آن عمل بیشتر به هدف خود میرسند
از آن گذشته، عکس العمل افراطیِ جمعی به این اقدامات تک نفر
نتیجه منفی داشته و آنها را بیشتر خوشحال میکند
شما چه فکر می کنید؟
مرز بین توهین به مقدسات و آزادی بیان کجاست؟
آیا انتقاد (توهین) به مقدسات تمام ادیان، مذاهب و فرقهها نیز
مانند اهانت به گروههای جمعیتی و اتنیکی باید جرم انگاری شود؟
سوء استفاده افراطیون از آزادی بیان برای جامعه خطرناکتر است
یا سواستفاده از جرم بودن توهین به مقدسات؟
منبع تریبون
دومان رادمهر
http://tribun.one/tajrobe
Comments