كارل هنريش اولریکس
Karl Heinrich Ulrichs
هر سال تعداد زيادی از هواداراناش براي بزرگداشت زادروز تولدش در سر خاک او در ايتاليـا
گرد هم میآيند.
آشنائي با تاريخ همجنسگرايي
كارل هنريش اولریکس
Karl Heinrich Ulrichs
از اولين فعال و مدافعان حقوق همجنسگرايان در جهان
تاریخ اولریکس، تاریخ یک پیشاهنگ فکری است. کسی که جلوتر از زمانه خودش بود.
اولریکس در آن فضا جزء اولین افراد شناخته شدهایست که آشکارا اعلام کرد که همجنسگرا است.
در سال 1867 م 500 تن از اعضاي انجمن وكلاي آلمان براي بررسي مسائل حرفه اي خود در
مونيخ گرد هم آمده بودند.
يكي از اين وكلا كه گرايش همجنسخواهي هم داشت، كارل هنريش اولريکس بـود.
او در آن روز در مقابل همهی 500 نفر شركت كنندهی جلسه به دفاع علني از حقوق همجنسگرايان پرداخت
و چنين بود كـه
نام او به عنوان اولين همجنسگراييكه براي حقوق همجنسگرايان مبارزه كرده، در تاريخ ثبت شد .
اولريکس ، در سخنراني خود كه از روي نوشته میخوانـد، بـا صـداي بلنـد و بـا غـرور بـرای شـركت
كنندگان كنفرانس مذكور اعلام كرد
كه گرايش به همجنس، نه گناه است، نه جرم و نه بيماری، بلكـه امـریسـت طبيعي .
نتيجه و ثمرهی تلاش و كوشش ها و روشنگریهاي او بود
كه یخهـاي ذهنيـت آلمـانیهـا در بـارهی عشـق همجنسانه شروع به ذوب شدن كرد .
ناگفته نماند كه در آن سالها كلمهی «گي» مرسوم نبود و اولريکس كلمه
« اورانيسم »
(Uranism )
را بكار مي برد.
اولريکس بهدرستي ، عميق بر اين باور بود كه همجنسگراها همه جا هستند
و به اين دليل از امرعلني شدن و خودي نشان دادن همجنسگرايان سرسختانه دفاع ميكرد؛
چراكه اگر همجنسگرايان خود را علني ميكردند،
آنوقت همه میديدند كه همجنسگرايان آدمهاي عجيب و غريبي نيستند
و مانند ديگران زندگي میكنند،
پس طبيعي بودن همجنسگرايي ثابت میشد
و هم اينكه همه متوجه میشدند كه گیها در جامعه كم نيستند .
كتابها و نوشتههاي او بـه زبـانهاي ديگر ترجمه ميشد
و او نامههاي حمايتي زيادي، هم از آلمان و هم از كشورهاي ديگر دريافت میكرد .
علني شدن همجنسگرايي خود اولريکس زندگیی راحتي برایاش به ارمغان نياورد بود.
در سال 1850 از يـك كلـوب ادبـي كـه عضو آن بود اخراج شده
و بلافاصله او را از شغلش هم اخراج كرده بودند،
به اين دليل كه شايعاتي در بارهی همجنسـگرائیی او سر زبانها بود .
او دو بار، ظاهرآ به خاطر عقايد سياسي خود - كه خواهان حكومت پادشاهي است- به زنـدان افتـاد
و كتـابهـاي او جمعآوري شدند .
(به عقيدهی برخي به دليل آگاهي حكومت از گرايش جنسي او)
او براي باز پس گيري كتابهاي خود و همينطور جلوگيري از ممنوعيت قانوني آنها
به دادگاه مراجعه كـرد و موفـق هم شد .
او، بنا به اعتقاد خود، بـراي پنهـان كـردن گـرايش جنسیاش، تـلاش نمیكـرد،
بلكـه بـرعكس، در سـال 1862
همجنسگرائیی خود را بـراي خـانواده و بسـتهگاناش علنـي نمـود .
و در ادامـهی همـين علنیكـردن بـود كـه در سـال
1867
در مقابل 500 تن از وكلا و قضات آلماني براي اولين بـار در تـاريخ،
از همجنسـگرايي
(سال ها قبل از اينكه كلمه هموسكشوال ابداع شود)
دفاع كرد و خواستار لغو قوانين تبعيضآميز در رابطـه بـا حقـوق همجنسگرايان شد،
با وجود همهی مخالفت خواني ها اما، صداي او همچنان بگوش میرسيد
و در نتيجه هر چنـد كـه
كماكان تعداد بيشتري از پزشكان گرايش به همجنس را بعنوان يك بيماری تلقي میكردنـد امـا،
بعضـي از دسـتاندركاران امور پزشكي با او همصدا شده
و خواهان لغو قانوني شدند كه بر اسـاس آن همجنسـگرايي جـرم محسـوب ميشد،
و دستاندركاران سياست و قانونگذاران هم براي تعديل قوانين تمايل نشان دادند .
امري كه تا به امروز هـم ادامه دارد
و هر روز قوانين بهتري در جهت برابري و عدالت جنسي در آلمان و كشورهاي ديگر به تصويب میرسند
آنچه كه احتمالا مايهی غم و غصه و تاسف اولريکس بوده باشد
اين است كه خود همجنسگرايان هيچگونه حمايت علنـي از او ابراز نكردند.
تنها چيزیكه بود صرف نامههاي حمايتي خصوصي بود
كه بدستاش ميرسيد.
او اين احساس خود را اينطور بيان میكند
« اكثريت بزرگ اورنينگها (گيها) براي مبارزه جهت رسيدن به آزادي و عدالت، ترقیی معنوي
خويش و قرار گرفتن در جايگاه انسانیی خود در جامعه، تمايل نامحسوسي از خود بروز میدهند .
براي خلاص شـدن و رهايي از اين گلهی كله پوك، كه مشكل بتوان گفت ارزش آزادي را دارند،
من روزانه تـا حـدود زيـادي از احسـاس
خرسندي و طبع خاطر از ناحيه مصاحبت با حلقهی دوستان روشنفكر و محترمي
كه مثل خودم هستند، برخوردارم.
□□□
با گذشت سالها و بالا رفتن سن او و همزماني ميليتاريزم پروس كه هر چه بيشتر بر
نو احیی آلمان مسلط مي شد
و با شديدتر شدن قوانين ضد همجنسگرايي،
اولريکس شهر خود هانوور را ترك كرد و تصميم گرفت بـه ايتاليـا،
جـاييكـه قوانيني بر عليه همجنسگرايان در كار نبود، مهاجرت كند .
او در آنجا به كار نوشتن ادامه داد و بـه عنـوان متخصـص
زبان لاتين شهرت جهاني يافت.
او زندگیی ساده و پر ثمري داشت و در سال 1895
در شهر
Aquila'
در ايتاليا درگذشت
كشف اولريکس و اهميت تلاشهاي او در راه كسب حقوق همجنسگرايان،
مسـير كنـدی را پيمـوده
و اواسـط سالهای هفتاد ميلادیست كه علاقهمندان بهتاريخ مبارزات همجنسگرايان شروع به معرفیی او ،
كتابهـا، خـدمات و فداكاریهايش كردند.
از آگوست سال 1988 تا به امروز، هر ساله تعـداد
زيادی از هواداراناش براي بزرگداشت زادروز تولد او در محـل دفـناش
در ايتاليـا گرد هم میآيند
علاقهمندان براي كسب اطلاعات بيشتر میتوانند به سايت زير مراجعه كنند:
http://www.angelfire.com/fl3/celebration2000
Comentários